روایت 24 ساعت سخت برای ولادیمیر پوتین
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۸۵۰۸۴
به گزارش جماران به نقل از پراجکت سیندیکیت، یوگنی پریگوژین ، رئیس گروه شبه نظامی واگنر ممکن است تلاش خود را برای کودتا درست قبل از رسیدن مزدوران این گروه به مسکو لغو کرده باشد، اما واقعیت این است که این شورش میتواند به تضعیف دولت ولادیمیر پوتین هم منتهی شده باشد.
ممکن است روزها، هفتهها یا حتی ماهها بگذرد تا شکافها کاملاً آشکار شوند، اما اشتباه نکنید: هر بحرانی که با تفاهمهای ساده و یا اساسا بدون هیچگونه تفاهم ویژه ای حل و فصل میشوند، در حقیقت به تضعیف بیشتر پوتین و کاسته شدن از پایگاه او در میان نخبگان روسی منتهی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در کوتاه مدت، پوتین می تواند شکست شورش را به نفع خود تعبیر کند. به هر حال، برخلاف پیشبینی پریگوژین، تودهها برای پیوستن به شورش قیام نکردند، نیروهای مسلح روسیه - هرچند نه با میل کامل قلبی - در کنار کرملین ایستادند و نیروهای چچنی برای مقابله با شبه نظامیان واگنر به روستوف فرستاده شدند. اما به مرور زمان مشخص خواهد شد که هیچ یک از اینها قدرت دولت پوتین را منعکس نمی کند.
به نظر می رسد هیچ یک از طرفین مطمئن نبودند که می توانند طرف مقابل را شکست دهند. اگرچه پریگوژین در سخنان اخیر خود به شدت از نیروهای نظامی روسیه انتقاد کرد اما همزمان تلاش برای کودتا را رد کرد. در عوض، او اصرار داشت که پیشروی واگنر به سمت مسکو «راهپیمایی عدالت» برای سربازانی بود که در اوکراین به دلیل رهبری ضعیف ارتش روسیه جان باختند و البته این ماموریت هم به سرعت تمام شد. پریگوژین می دانست که نمی تواند حمله به مسکو را مدیریت کند.
پریگوژین هرگز نظر مثبت عامه مردم روسیه را کاملاً جلب نکرد. علیرغم صحنه هایی از تشویق جمعیت او و مبارزانش هنگام خروج از روستوف؛ جایی که آنها همه مکان های نظامی را به تصرف خود درآوردند اما این کار هم از روی هیجان انجام شد و شاید هم از روی این حس که "قهرمانان جنگ" علیه ارتش روسیه به پا خواستهاند. با این حال، بیشتر روسها از لفاظیهای پریگوژین استقبال نکردهاند. دیدگاه او برای پاکسازی روسیه از فساد و بلاتکلیفی با خون، فاقد جذابیت گسترده است.
همزمان پاسخ ولادیمیر پوتین به شورش به سختی پاسخ یک رهبر قدرتمند یا حتی یک استراتژیست ماهر بود. در حالی که او کودتا را محکوم کرد و متعهد شد که دست اندرکاران را "بی رحمانه" مجازات کند، پاسخ به اندازه کافی سریع داده نشد و لفاظی های او بیشتر وحشتناک بود تا تهدیدآمیز. در حقیقت پوتین در این فقره بیشتر به واکنش نشان دادن پرداخت و نه مدیریت و کنترل مسئله.
بدتر از آن، پوتین به جای دست زدن به کاری که به حذف پریگوژین منتهی شود، به الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس اجازه داد تا در مورد توافقی مذاکره کند که عملاً پریگوژین را از قلاب مجازات نجات میدهد. رئیس واگنر به بلاروس رفت و اتهامات جنایی علیه او لغو شد. از نظر برخی از روسها، این توافق باعث میشود پوتین بسیار ضعیف به نظر برسد، زیرا به نظر میرسد که او در عمل انجام شده قرار گرفته است.
غیرقابل تصور نیست که پوتین همچنان بتواند خود را به عنوان یک صلح طلب بزرگ معرفی کند. اما او نیاز دارد که نخبگان روسیه پشت سر او جمع شوند. شاید یکی از دغدغه های امروز پوتین این باشد که نمیداند آیا می تواند روی وفاداری دوستانش حساب کند یا خیر. البته پوتین هنوز هم متحدانی دارد، مانند رمضان قدیروف که متعهد شد برای مبارزه با کودتاچیان نیرو به مسکو بفرستد. همزمان چهرههایی چون رئیس دوما، وزیر خارجه و اکثر قریب به اتفاق فرماندهان نظامی مناطق مختلف از پوتین حمایت میکنند.
اما مخالفت با قیام در میان نخبگان روسیه بیشتر به خاطر حمایت از پوتین بود تا مخالفت با پریگوژین. در حالی که آنها با تعدادی از تصمیمات پوتین - از جمله منزوی کردن روسیه و تقویت وابستگی آن به چین - مخالف هستند و او را چهره ای ضعیف و نامنظم میدانند، اما او همچنان چهره امنتری برای روسیه به نسبت رئیس یک گروه از مزدوران است که تعداد قابل توجهی از آنها از محکومان زندانی هستند.
همزمان به نظر می رسد که پریگوژین برخی از رهبران روسیه را در کنار خود داشته باشد. به عنوان مثال، او ممکن است با ژنرال الکسی دیومین، فرماندار منطقه تولا، هماهنگ شده باشد. برخی در مسکو بر این باورند که دیومین - که قبلاً مسئول تامین امنیت پوتین بود و در مقطعی یکی از جانشینان بالقوه او به حساب می آمد - از طرف پریگوژین با لوکاشنکو مذاکره کرد.
شورش پریگوژین میتوانست توسط نیروهای نزدیک به کرملین یا اعضای آژانس امنیت داخلی روسیه، FSB، که پوتین را به خاطر طولانی شدن جنگ اوکراین سرزنش میکنند، کمک و حتی سازماندهی شود. از سوی دیگر این واقعیت که پریگوژین علناً به طور آشکار از پوتین سرپیچی کرد، می تواند الهام بخش تلاش های جدیدی برای سرنگونی رهبری ارشد روسیه باشد.
بنابراین، چه کسی ممکن است تاج و تخت را تصاحب کند؟ دو احتمال آشکار نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه، و پسرش دیمیتری که وزیر کشاورزی است. یکی دیگر از آنها نخست وزیر میخائیل میشوستین است که در حالی که گزارش شده بود که پوتین به مکانی امن دور از کرملین پرواز کرده به سختی در تلویزیون ظاهر شد.
سخن گفتن از جانشین های احتمالی بدان معنا نیست که مرگ پوتین نزدیک است. مدتهاست که زمزمههایی در مورد تمایل نخبگان روسیه به جانشینی او شنیده میشود. اما به نظر می رسد تغییر هرگز رخ نخواهد داد. همانطور که پریگوژین از مبارزه ای که مطمئن نبود پیروز خواهد شد عقب نشینی کرد، به نظر می رسد رقبای بالقوه پوتین اعتماد به نفس کافی برای آغاز مبارزه را ندارند .
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه ولادیمیر پوتین واگنر زلزله ترکیه و سوریه نظر می رسد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۸۵۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همهجانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
تحلیلگران نظامی غربی بر این باورند که پوتین به جای حمله بهدنبال تضعیف ناتو از درون است تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل بتواند در آینده به آنها حمله کند.
به گزارش ایسنا، برخی از کشورهای غربی مانند آلمان و لهستان نسبت به برنامههای احتمالی روسیه علیه سایر کشورهای اروپایی هشدار میدهند، اما اینکه آیا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه واقعا قصد حمله به ناتو را دارد و حمله ممکن است چگونه باشد، هنوز مشخص نیست.
اعضای ائتلاف ۳۲ عضوی ناتو هر کدام سوگند یاد کردهاند که بر اساس ماده ۵ پیمان واشنگتن از یکدیگر در برابر حمله محافظت کنند. این بدان معناست که حمله روسیه به یک عضو میتواند جرقه جنگی با چند کشور مجهز به سلاح هستهای را ایجاد کند.
این در حالیست که پوتین در ماه مارس هرگونه برنامهای برای حمله به اعضای ناتو را رد کرد و چنین ادعاهایی را «کاملا بیهوده» توصیف کرد. با این حال، روسای نظامی غربی متقاعد نشدهاند. یک ماه پیش از آن، پوتین غرب را با احتمال حمله اتمی به دلیل حمایت از اوکراین تهدید کرد. او به پیشنهاد اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه مبنی بر اینکه ناتو میتواند برای حمایت از کییف به اوکراین نیرو بفرستد، اشاره کرد.
در همین حال تحلیلگران در گفتوگو با «بیزنس اینسایدر» گفتند که پوتین در حال انجام یک بازی طولانی است و نتیجه جنگ اوکراین و تلاش طولانی مدت روسیه برای تضعیف و فرسایش ناتو عوامل کلیدی در تصمیمگیری در مورد حمله روسیه خواهد بود.
فیلیپ اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس به این رسانه آمریکایی گفت پوتین یک مزیت کلیدی نسبت به غرب دارد. در حالی که رهبران غربی برای دورههای انتخاباتی حدودا چهار ساله برنامهریزی میکنند، پوتین رهبری است که هیچ رقیب جدی برای قدرت خود ندارد. این بدان معناست که او میتواند چندین دهه نگاه به جلو داشته باشد.
اینگرام گفت: «او در حال حاضر خواهان رویارویی مستقیم با ناتو نیست. اما او به شیوهای متفاوت فکر میکند و به شیوهای متفاوت از ما در غرب برنامهریزی میکند و بنابراین، روشی جدا از متد کشورهای ناتو برای انجام کارها دارد.»
فیلیپ اینگرام گفت: «بنابراین، جاهطلبی او در رشد این نیست که سال آینده به کشورهای ناتو و ناتو حمله کند. اما او شرایطی را برای این کار تعیین خواهد کرد.»
تحلیلگرانی مانند اینگرام بر این باورند که پوتین به دنبال تضعیف ناتو از درون خواهد بود تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل میتواند در آینده به آن حمله کند. برای انجام این کار، پوتین احتمالا به اصطلاح «جنگ هیبریدی» روسیه علیه کشورهای ناتو را تشدید خواهد کرد.
آنطور که ناتو میگوید، جنگ هیبریدی «اغلب در مناطق خاکستری زیر سایه یک جنگ متعارف انجام میشود. ابزارها یا ابزارهایی که برای راه انداختن جنگ ترکیبی به کار میروند و با هم ترکیب میشوند، اغلب به سختی قابل تشخیص، نسبت دادن و تایید هستند.» آنها میتوانند شامل گسترش تئوریهای توطئه و اطلاعات نادرست، تقویت احزاب افراطی در برخی کشورها، دامن زدن به تهدیدات تروریستی و راهاندازی حملات سایبری برای تضعیف بنیان جوامع غربی باشد.
روث دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن در این باره میگوید: «خطری که روسیه برای ناتو ایجاد میکند، بعید است که یک تهاجم باشد، بیشتر احتمال دارد که ناشی از طیفی از تهدیدات نظامی و غیرنظامی دیگر باشد؛ آنچه اغلب تهدیدات ترکیبی نامیده میشود.»
به گفته آنها، هدف اصلی این است که ایالات متحده را از «تعهد» خود برای «دفاع از متحدان اروپایی» خود دور نگه دارد، چه با این امید که در یک کمپین نظامی پرهزینه دیگر در جاهای دیگر درگیر شود، یا اینکه از پروژه ناتو خسته شود.
برایدن اسپرلینگ، تحلیلگر شرکت رند به بیزنساینسایدر گفت: «به همین دلیل، من انتظار دارم که روسیه از تمام ترفندها و قابلیتهای موجود در دست خود برای تضعیف وحدت غرب در سالهای آینده استفاده کند.»
برخی اشاره میکنند که روسیه در حال حاضر درگیر جنگ با ناتو است، البته به صورت پنهانی.
رابرت دوور، استاد امنیت بینالملل در دانشگاه هال در بریتانیا هم میگوید این سوال که آیا روسیه به ناتو حمله خواهد کرد یا نه، بیهوده است. او گفت: «روسیه در حال حاضر درگیر درگیری معنادار با کشورهای ناتو و متحدان آنهاست.
جنگ اوکراین محدودیتهای جدی برای قدرت نظامی ناتو ایجاد کرد. این ائتلاف نظامی برای تولید گلولههای توپخانه و مهمات کافی برای اوکراین به تقلا افتاده است. در جریان بنبست در آمریکا بر سر کمک به کییف، کشورهای اروپایی ناتو قادر به جبران این کمبود نبودند و نیروهای اوکراین به ازای هر ۱۰ شلیک نیروهای روس، یک بار پاسخ میدادند و همین هم در بخشهایی از خط مقدم نزدیک به فروپاشی بود.
اسپارلینگ، تحلیلگر شرکت رند گفت، ایالات متحده اخیرا این کمکهای چند میلیارد دلاری به اوکراین را نهایی کرد، اما مشکلاتی که این وضعیت آشکار کرد، عمیق است. او گفت این نقطه ضعفی است که روسیه ممکن است در صورت عدم رفع آن، از آن بهرهبرداری کند.
او افزود: «این درگیری نشان داد که ارتشهای غربی تا چه اندازه برای جنگی که مطابق با شرایط آنها نیست، آمادگی لازم را ندارند. در حالی که ما این شکنندگی را حفظ میکنیم، خطر بیشتری وجود دارد که روسیه فکر کند میتواند دست به چنین کاری بزند.»
دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن به این رسانه آمریکایی گفت: «تصور یک سناریوی کوتاه مدت یا میان مدت که در آن دولت روسیه منابع لازم برای درگیر شدن در جنگ دیگری در مقیاس اوکراین را داشته باشد، دشوار است. جنگ با ناتو روسیه را نابود میکند، همانطور که پوتین به خوبی میداند، و حتی اگر فکر میکند این احتمال وجود دارد که ایالات متحده برای دفاع از یکی از اعضای ناتو در برابر تهاجم روسیه اقدام نکند، او هیچ نشانهای از تمایل به این موضوع از طریق بازی با رولت هستهای روسی نشان نمیدهد.»
اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس هم گفت، اما هر چقدر هم که طول بکشد، پوتین مصمم است به نوعی پیروزی در اوکراین دست یابد تا بتواند از آن بهعنوان یک پلتفرم برای برنامهریزی کمپین بعدی روسیه استفاده کند. پس از اوکراین، پوتین این میدان را بررسی خواهد کرد و مشتاق بهرهبرداری از فرصتهای بیشتر برای گسترش قدرت روسیه خواهد بود. همانطور که اینگرام میگوید: «او میخواهد اتحاد جماهیر شوروی به دست یک رهبر روسیه بازگردد و این هدف نهایی اوست.»
انتهای پیام